روز سبزگی
نوشتن برای فراموش کردن است نه برای به یاد آوردن!!! بازی صندلی،در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره باخته و بعد 9 بچه و 8 صندلی و ادامه بازی تا یک بچه باقی بمونه. بچه ها هم همدیگر رو هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن. در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین. لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که کل تیم 10 نفره روی 9 تا صندلی جا بشن و کسی بی صندلی نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلی، بعد 10 نفر روی 7 صندلی و همینطور تا آخر. با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هر کی باید به فکر خودش باشه. با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر و کار تیمی رو یاد میدن. Where love is, God is also هر کجا محبت باشد، خدا هم هست صدای آب می آید، مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟ لباس لحظه ها پاک است. میان آفتاب هشتم دی ماه طنین برف، نخ های تماشا، چکه های وقت. طراوت روی آجرهاست، روی استخوان روز. چه می خواهیم؟ بخار فصل گرد واژه های ماست. دهان گلخانه فکر است. *** سفرهایی ترا در کوچه هاشان خواب می بینند. ترا در قریه های دور مرغانی بهم تبریک می گویند. *** چرا مردم نمی دانند که لادن اتفاقی نیست، نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آب های شط دیروز است؟ چرا مردم نمی دانند که در گل های ناممکن هوا سرد است؟ (سهراب)
Design By : Night Melody |