سفارش تبلیغ
صبا ویژن


روز سبزگی

بالاخره یه جایی پیدا کردم برایه غُرغُر کردن!!!

آخه خونتون آباد 9 نفر آدم با فرهنگ های مختلف رو گذاشتید تویه یه خونه ، من که یا دیوونه میشم یا اونارو دیوونه میکنم یا...

حالا اینا همه هیچ محیطشو که دیگه نگو!؟!-البته این دیگه همه جا جا افتاده ،نمیدونم از عواقب ماهوارس چیه ؟!؟یا شایدم چون داریم به آخرالزمان نزدیک میشیم طبیعیه!!!-من مامانم و میخواااااااااام!!!!!!!

 

خدایا ، خداوندا ،بار الهی ، پروردگارا ، معبودا !

همه مارا به راست هدایت بفرما .

(الهی آمین)

یه شب مهتاب ~ ماه میاد تو خواب
منو می‌بره ~ کوچه به کوچه
باغ انگوری ~ باغ آلوچه
دره به دره ~ صحرا به صحرا
اون جا که شبا ~ پشت بیشه‌ها
یه پری میاد ~ ترسون و لرزون
پاشو میذاره ~ تو آب چشمه 
شونه می کنه ~  موی پریشون ....
*****

یه شب مهتاب ~ ماه میاد تو خواب
منو می‌بره ~ ته اون دره
اونجا که شبا ~ یکه و تنها
تک‌درخت بید ~ شاد و پرامید
می‌کنه به‌ناز ~ دسشو دراز
که یه ستاره ~ بچکه مث
یه چیکه بارون ~ به جای میوه‌ش 
نوک یه شاخه‌ش ~ بشه آویزون
....
*****

یه شب مهتاب ~ ماه میاد تو خواب
منو می‌بره ~ از توی زندون
مث شب‌پره ~ با خودش بیرون
می‌بره اون‌جا ~ که شب سیا
تا دم سحر ~ شهیدای شهر
با فانوس خون ~ جار می‌کشن 
تو خیابونا ~ سر میدونا:

عمو یادگار! ~ مرد کینه‌دار!

  مستی یا هشیار؟~ خوابی یا بیدار؟
مستیم و هشیار ~ شهیدای شهر
!

خوابیم و بیدار ~ شهیدای شهر!
آخرش یه شب ~ ماه میاد بیرون،
از سر اون کوه ~ بالای دره
روی این میدون ~ رد می‌شه خندون
یه شب ماه میاد  

                           (به یاد احمد زیدآبادی)

 


نوشته شده در سه شنبه 89/7/27ساعت 1:49 عصر توسط مریم نظرات () |

Design By : Night Melody

داستان روزانه